16
وای خدایا این چه اتفاق بدی بود امروز ظهر یهو دلم درد گرفت رفتم خوابیدم بیدار شدم احساس خیسی کردم به لباسم دست زدم دیدم خیسه ترسیدم زود پتوی زیربمو نگاه کردم دیدم خونیه خدایاااااااااا چقد گریه کردم درست میدیدم خونریزی کردم خدای بزرگ دارم سکته میکنم زود زنگ زدم به دکترم که متاسفانه رفته سمینار خارج از ایران... به منشی اش که منم میشناسه گفتم ماجرا چیه اونم زود زنگ زد به دکترو بهش گفت ولی دکتر گفت هیچی نیست نترس فقط شیاف سیکلوژست-پروژسترون بزن هر 12 ساعت قطعم نکن خدای من چقد گریه کردم یا امام جواد امشب شب شهادت شماست بچمو خودت نگه دار مامان قشنگم مامانو تنها نذاریا عزیز دلم اروم پیشم باش خ...
نویسنده :
مامان نینی
18:03