نی نی ماماننی نی مامان، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

مامان آرام

12

سلام مامانم حالت خوبه؟ عزیز دلم دیشب جواب آزمایشمو گرفتم خانوم دکتر گفت هیچ مشکلی نیست تو نمیدونی تو اون چند ساعت که جواب آزمایشرو بدن به مامانت چی گذشت وقتی زنگ زدم ازمایشگاه تمام تنم میلرزید قربونت برم کاش وقتی بزرگ شدی بیای اینارو بخونی تا بفهمی مامان چقد دوست داره و مشتاق بوده تا تورو سالم به دنیا بیاره کاش فقط قدر بدونی همین... ...
14 مرداد 1393

09

سلام نینی مامان... الان از آزمایشگاه اومدم  فعلا آخرین آزمایشمه ساعت 6 آماده میشه ایندفعه خیلی درد داشت دیگه همه دستام سوراخ سوراخه مامانی ولی اشکال نداره بخاطر تو بدترینا رو هم تحمل میکنم تو فقط سالم بیا تو بغلم تا خیالم از کل دنیا راحت بشه
13 مرداد 1393

08

نینی قشنگم خیلی حرفا باهات دارم جایی که قراره بیای اصلا جای خوبی نیست... دنیای بدیه ولی تو سعی کن قشنگ زندگی کنی فقط محبت کن فقط خوب باش وظیفه ی خیلی سنگینی قراره رو دوشم بیاد چون خودم با خواسته ی خودم و با اطلاع کامل خواستم تو بوجود بیای من همیشه مراقبت هستم
12 مرداد 1393

07

سلام عسل مامان صبحت بخیر عزیزم امروز مامان یه کم بی حاله جدیدا همش خوابم میاد داروهامو مصرف کردم که تو سالم باشی عزیزم امروز اولین جواب آزمایشم میاد ولی مهم آزمایش دوشنبه است که ببینیم چه تغییری کرده همه چیو سپردم به خدا ایشالا که هیچ اتفاق بدی نمیفته من دلم خیلی روشنه مامان جان ...
12 مرداد 1393

عروسك قشنگ من

    عروسك قشنگ من، قرمز پوشيده تو رختخواب مخمل، آبي خوابيده   يه روز مامان رفته بازار،  اونو خريده قشنگتر از عروسكم ،  هيچكس نديده   عروسك من،  چشماتو وا كن وقتي كه شب شد،  اونوقت لالا كن     عروسك قشنگ من،  قرمز پوشيده تو رختخواب مخمل،  آبي خوابيده ...
11 مرداد 1393

06

در آغوش کشیدنت بزرگترین آرزویم است اما تنهاترین نیست اوج آرزوهایم دیدن پرواز کردن توست...
11 مرداد 1393

05

نینی قشنگم زنگ زدم آزمایشگاه خدارو شکر تا الان مقدار هورمون آزمایشم خوب بوده این یعنی یه کم از نگرانیم کم شد عزیز دل مامان
11 مرداد 1393

04

سلام مامان قشنگم حالت خوبه لوبیای من؟ مامانم امروز رفتم آزمایش دادم که ببینن وضعیتم چه جوریه خیلی نگرانم تا خودم نبینمت دلم آروم نمیگیره تا بغلت نگیرم آروم نمیشم ولی هنوز خیلی تا اون روز مونده عزیز دلم دیروز خوابتو دیدم حیف که مامانم گفت نباید این خوابو واسه کسی تعریف کنی وگرنه میگفتم تا بقیه ببینن تو چه گلی هستی هر ثانیه دارم لحظه شماری میکنم فقط برات دعا میکنم که سلامت باشی   "خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلِِِِِِِِِِِِِِِِِِیـــــــــــــــــــی دوســـــــــــــــت دارم"َ ...
11 مرداد 1393

[عنوان ندارد]

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….
10 مرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مامان آرام می باشد